آبشار در لغت، به اين معانی آمدهاست: آب جوی یا نهری بزرگ که از بلندی با شدت فروریزد، از آب و شاریدن به معنی فروریختن؛ سنگ مشبک که بر دهانهی ناودانها نصبکنند(دهخدا، 1372: ذیل آبشار).
این نام برگرفته از نام کاخ آبشار حاج محمدحسین کازرونی، از تجار و بزرگان اصفهان در دورهی معاصر است. در همین قسمت، بند آبشار نیز ایجادشد که اولین بند روی رودخانه زایندهرود بعد از شهر اصفهان بود و تا همین اواخر، یعنی قبل از احداث سد آبشار برقرار بود(حسینی ابری، 146:1379).
در مواقع کمآبی برای اینکه هر محلی به سهم خود بتواند از آب موجود رودخانه استفادهکند، در رودخانهی زایندهرود بندهایی ساختند که آب پشت آنها جمعشود و یک جا برای زراعت مصرفشود. در کتاب زایندهرود اصفهان، چنین نوشتهشدهاست:
«بند آبشار یا بند کراج تقریباً حدود پنجاه سال پیش ساختهشده[حدود سال 1300 ه.ش] یا از قدیم موجودبوده و در آن زمان تعمیر شدهاست. بههرحال از تاریخ دقیق ساختمان و سازندهی آن اطلاعی در دست نیست. این بند، محاذی کاخ آبشار کازرونی بود»(محمودیان، 1384: 175).
این خیابان در جنوب شرقی اصفهان و در امتداد زایندهرود کشیدهشدهاست و از سمت جنوب پلخواجو(شعبهی زایندهرود) آغازمیشود و به سمت شرق میرود و پس از تقاطع با پلبزرگمهر و خیابان امام سجاد(ع)، به پل غدیر ختممیشود.
محقق اصفهانشناس، استاد جمشید مظاهری دربارهی وجه تسمیهی آبشار میگویند: «جلوی قسمتی از رودخانهی زایندهرود را به صورت دستی سنگ چیدهبودند که آب از آن پایین میریخت ولی این آبشار ارتفاع زیادی نداشت و به سمت باغ کازرونی که به آن باغ کاکاحسین میگفتند میرفت. اطراف این خیابان، درختهای درهمتنیدهای بود که سایبانی در سرتاسر خیابان ایجادکردهبود و عوام به آن دالون(دالان) بهشت میگفتند. قلعهی شهرز هم در همین ناحیه بودهاست».
منبع: رصدخانه فرهنگي اجتماعي اصفهان. (1395). شناسنامه فرهنگي اجتماعي محلات شهر اصفهان، فاز اول. اصفهان: انتشارات سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان.