در قسمت شمال اصفهان بالاتر از فلکه ی جمهوری (دروازه تهران)، به سمت شمال غربی، در مقابل کارخانه ی روغن نباتی ناز، دشتی سرسبز و خرم به نام فرتمان قراردارد که گاه پرتمان نیز خوانده میشود و برخی تازی دوستان، آن را فرطمان می نویسند که بی شک، سهو و غلط است. این صحرای دلاویز که از شمال به کوجان و از جنوب به صحرای کساره محدود است، سابق بر این دهکده ای داشته است که اینک آثاری از آن باقی استولی در حال حاضر، دهکده به شمارنمی آید.
فرتمان یا پرتمان به همین صورت، معنی آشکاری ندارد. اگر این کلمه را مرکب از دو جزء فرت+ مان بدانیم، جزء دوم آن مان به معنی خانمان و جایگاه است ولی فرت معنایی ندارد. در بعضی قباله های کهن دادوستد و برخی دفاتر دیوانی، آن را فرطومان، معادل فرتمان نوشته اند که نشان می دهد صحیح کلمه، پرتَو+ مان است. پرتو نام همان قومی است که در نواحی شرقی ایران بوده اند و واژه ی پرتو و پهلوی و پَهلَو، از نام آن ها آمده است و اتفاقاً این محل، با دیهای به نام فردوان که از واژه پرتوآن آمده است، بسیار نزدیک است و هر دو یک معنا را دربرمی گیرد. از این رو صحیح کلمه، پرتومان است یعنی خانه و جایگاه و خانمان پرتوان که با تخفیف، فرتمان گفته میشود» (مهریار، 539:1381).
جابری انصاری آن را از بلوک ماربین میداند و مینویسد که از مقدار 72 سهم مادی خلیل از رودخانه زاینده رود، فرتومان از دو سهم و نیم آن آب می گیرد (جابری انصاری، 422:1378).
رصدخانه فرهنگي اجتماعي اصفهان. (1395). شناسنامه فرهنگي اجتماعي محلات شهر اصفهان، فاز اول. اصفهان: انتشارات سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان.